من یک دوچرخهسوارم. عاشق دوچرخهسواری. وسیلهای که در همه جای دنیا نماد سلامتی و شهر پاکه، اینجا تبدیل شده به بازی با مرگ.
نه دود دارد، نه صدا. آنقدر بیصداست که نمیدانی چطور عابران پیاده را از وجودت آگاه کنی.
یادم نمیرود روزی که با چراغ چشمکزن قرمز بزرگی پشت سرم حرکت میکردم. پرایدی از کنارم رد شد، اول آینهاش به فرمانم خورد، بعد شیشه جلو و عقبش گذشت و من نقش زمین شدم. روی آسفالت افتاده بودم و فقط فاصله لاستیک ماشینهای عقبی با سرم را اندازه میگرفتم. کلاهم بود که جانم را نجات داد.
راننده حتی زحمت پیاده شدن به خودش نداد. سرنشینش فقط گفت: «لااقل چراغی بذار که ببینیمت!»
شانس آوردم بیمارستان همان نزدیکی بود. نگهبان بیمارستان هم لطف کرد و اجازه داد با شلوارک وارد شوم. در بخش اورژانس، بتادین و آباکسیژنه دستم دادند تا زخمهای زانوهایم را شستوشو بدهم و پانسمان کنم. یک ماه طول کشید تا دوباره توانستم دوچرخهسواری کنم.
گاهی فکر میکنم اگر بار دیگر رانندهای باعث زمین خوردنم شود، مثل آن نیسانی که زیر باران ناگهان جلوی من پیچید و فرار کرد، چه اتفاقی میافتد؟ وقتی روی آسفالت افتادم و فقط درد کمرم را حس میکردم، به خودم گفتم: قانون کجاست؟ آیا قانونی که در حفاظت از منِ دوچرخهسوار اینقدر ناتوان است، اصلاً میتواند کاری کند؟ آیا حتی یک بار در کتابهای رانندگی نامی از دوچرخهسوار آمده؟
شبهای جمعه را هم دیدهام؛ رانندگانی که انگار برای نشان دادن قدرتشان، ماشین را جلوی دوچرخهسوار میپیچانند. نمیفهمند همان آینهای که با غرور به سمت فرمانم میگیرند، میتواند زندگی یک نفر را تمام کند.
بارها فکر کردهام کمپینی بسازم. اما تجربهام از کمپینهای قبلی این بود: مردمی که حتی یک امضا هم دریغ میکنند و میگویند «فکر میکنی به حرفت گوش میدهند؟» راستش، من هم آنقدر آدم مهربانی نیستم که جمع بزرگی پشتم باشد. اما اگر روزی کمپینی بسازم، خواستههایم روشن است:
آموزش رانندگان و موتورسواران در کلاسهای گواهینامه
- به دوچرخهسوار بیجا بوق نزنید.
- وقتی مسیر باریک است، اگر دوچرخهسوار جلوی شما را گرفت، به خاطر امنیت خودش است.
- فاصله ۱.۵ متری هنگام عبور را رعایت کنید.
- هیجان و عصبانیت خود را روی دوچرخهسوار خالی نکنید.
- در کنار دوچرخهسوار حرکت نکنید و با او حرف نزنید؛ او باید حواسش به مسیر جلو باشد، نه شنیدن درد دل شما.
مسئولیت سامانههای تاکسی اینترنتی مثل اسنپ و تپسی
این شرکتها دسترسی به هزاران راننده دارند. باید آموزش رفتار درست با دوچرخهسواران را در اپلیکیشنشان بگنجانند.بیلبوردها و تبلیغات شهری
به جای پیامهای تکراری و شعاری، جایی هم برای فرهنگ رانندگی بگذارید. یک جمله ساده میتواند جان انسانها را نجات دهد.